جنگ اوکراین و آینده برجام – خبرآنلاین

کشورهای غربی در 11000 مورد روسیه را تحریم کرده اند و ایالات متحده فرصتی تاریخی برای تضعیف، محدود کردن و تحقیر روسیه از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی پیدا کرده است. با توجه به منابع غنی روسیه، رشد اقتصادی این کشور ادامه خواهد داشت، اما قیمت کالاها و خدمات از یک سو و کیفیت و رشد آنها از سوی دیگر با به حداقل رساندن روابط با اروپا، آمریکای شمالی و ژاپن به شدت تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. بر خلاف ظاهر، آلمان، انگلیس و فرانسه در رویارویی با روسیه در کنار واشنگتن نیستند. کمک های خزنده مالی و نظامی سه کشور به اوکراین نشان دهنده تفاوت های اروپای غربی و اروپای شرقی در رویکرد آنها به امنیت ملی روسیه است. جغرافیا تعیین کننده استقامت لهستان است و حفظ چهارمین موقعیت آلمان در اقتصاد، تعیین کننده منافع ملی آلمان است. اروپای شرقی با روسیه در تضاد است و اروپای غربی خواهان تعامل با مسکو است. روح اساسی استقلال فرانسه در جنگ اوکراین نیز مشهود است. بریتانیا نیز تعدادی سیگنال ارسال می کند که هر مخاطب با توجه به علایق و علایق خود سیگنال لازم را دریافت می کند. بیشتر کشورهای کوچک و متوسط ​​اروپایی از ترس و ناامنی به آمریکا پناهنده شده اند.

جنگ در اوکراین آنچه را که آمریکایی‌ها برای دو دهه تلاش می‌کردند از آن جلوگیری کنند، محقق کرد: چین و روسیه در حال نزدیک‌تر شدن بودند. رئیس جمهور چین پوتین را بهترین دوست خود در جهان می نامد و واردات انرژی چین از روسیه در دو ماه گذشته 30 درصد افزایش یافته است. اگرچه چین نتوانست به نرخ های رشد اقتصادی بالای 5 درصد دست یابد، اما با مدیریت 1500 پروژه توسعه ای در آسیا و آفریقا، حداقل 4 درصد رشد کرد و وجهه نسبتا مثبتی در میان کشورهای جهان سوم به دست آورد. چین در حال حاضر یک ابتکار بزرگ برای حفظ اروپا در سیستم اقتصادی و سیاسی خود با اعزام بهترین دیپلمات های خود به پایتخت های اروپایی آغاز کرده است. مهم‌ترین عاملی که نشان می‌دهد چین افقی برای قوی‌تر شدن در صحنه جهانی ترسیم کرده است، افزایش سطح قدرت دولت بر فعالیت‌های بخش خصوصی چین است که پیش‌بینی می‌کند همه شرکت‌های فناوری اطلاعات چین باید در چارچوب منافع ملی فعالیت کنند. کشور .

رویکرد جدید، که انتظار می‌رود در نشست حزبی در نوامبر سال جاری تثبیت شود، تنش‌هایی را بین رشد اقتصادی پایدار بخش خصوصی و قدرت سیاسی و نیروی امنیتی دولت چین ایجاد خواهد کرد. این تنش اولیه (اولویت های اقتصادی اقتصادی) می تواند تقابل های جدیدی را بین ایالات متحده و چین، حداقل در منطقه شرق آسیا ایجاد کند و دو دهه تعامل مدیریت شده بین دو قدرت، به رقابت های نظامی، دریایی و امنیتی منجر خواهد شد. چینی ها 27 جزیره مصنوعی در دریای چین جنوبی ساخته اند که به ازای هر کشتی جنگی آمریکا در خاور دور، 12 کشتی به آب انداخته اند. 30 سال پیش آمریکایی ها 266000 سرباز، 5000 تانک و 5000 بمب هسته ای در اروپا داشتند. امروزه تعداد نیروهای آمریکایی به 65000 نفر و تعداد بمب های هسته ای به 150 کاهش یافته است. در سال 2000، چین و روسیه تنها 13 درصد از بودجه نظامی ایالات متحده را تشکیل می دادند. در سال 2022، دو کشور بودجه نظامی خود را به 67 درصد از بودجه نظامی آمریکا افزایش دادند.

اگرچه دو دهه طول کشید تا جهان تک قطبی (1990-2000) به یک جهان تک قطبی تبدیل شود (روسیه، چین و ایالات متحده)، جنگ در اوکراین تقسیمات و سیم کشی شما را در نظم جدید جهانی آشکار کرد. دنیای سه قطبی امروز بهترین فرصت ها را برای کشورهایی که حساسیت بیشتری نسبت به استقلال خود دارند، فراهم می کند. شش کشور به خوبی با این نظم جهانی آشنا هستند و سیاست خارجی خود را با این واقعیت جدید تطبیق داده اند: هند، آفریقای جنوبی، مکزیک، ترکیه، عربستان سعودی و برزیل. این کشورها مانند بسیاری از کشورهای جهان سوم روسیه را محکوم نکردند زیرا با جهان تک قطبی مخالف بودند. هر شش کشور دارای مزیت های نسبی در زمینه های مختلف صنعت، فناوری، منابع طبیعی و نیروی کار ماهر و در نهایت از طریق انباشت توانایی های داخلی مانند بخش خصوصی کارآمد و موثر، ارتباطات مالی گسترده، آموزش بهره وری و رقابت پذیری و انبوهی از خارجی ها هستند. توانایی های روسیه، چین و ایالات متحده است. هر شش کشور به اهمیت موارد زیر پی بردند:

READ  زلنسکی از آلمان کمک خواست

1. بدون روابط عادی با آمریکا نمی توان از پتانسیل روسیه و چین استفاده کرد. حداقل برای دو دهه آینده، ایالات متحده این پتانسیل را دارد که از همکاری گسترده با چین و روسیه در صورت درگیری جدی با این شش قدرت جهانی جلوگیری کند. (مثلا مکزیک رسما اعلام کرده است که روسیه را به خاطر جنگ اوکراین تحریم نمی کند، اما در عین حال 650 میلیارد دلار کالا و خدمات با ایالات متحده مبادله می کند.) ترکیه فرصت های سرمایه گذاری استثنایی برای این کشور فراهم کرده است. شهروندان روسیه، روابط با چین، اما نیم تریلیون دلار سرمایه گذاری اروپایی و آمریکایی را نیز پذیرفتند.

2. دستیابی به درجه ای از استقلال سیاسی و قدرت مانور در روابط خارجی مستلزم روابط اقتصادی هم با شرق و هم با غرب است.

3. هر سه قدرت، ایالات متحده، چین و روسیه، در شبکه درهم تنیده روابط اقتصادی و سیاسی خود با دیگران با تعدادی «محدودیت» مواجه هستند. به این ترتیب کشورهای درجه دو جهان (مانند این شش کشور) هر درصدی از روابطی را که می خواهند با این سه قوه برقرار کنند، می پذیرند، زیرا روابط جهانی کمتر «دوجانبه»، بلکه «شبکه ای» شده است;

4. این شش کشور هر چقدر هم که بخواهند برای امنیت ملی خود هزینه کنند، به هیچ وجه نمی توانند با این سه قدرت جهانی رقابت کنند. اجرای دکترین امنیت ملی با برقراری تعاملات اقتصادی متقابل برای دومین کشورهای قدرتمند جهان امکان پذیر است.

جنگ در اوکراین نشان داد که چگونه می توان یک کشور را در عرض چند ماه ویران کرد. به گفته بانک جهانی، برای بازسازی اوکراین تا کنون یک تریلیون دلار نیاز است که نه ایالات متحده و نه اتحادیه اروپا توان پرداخت آن را ندارند. اوکراین عملا تبدیل به سوریه در اروپا شده است. جنگ در اوکراین رویارویی پنتاگون آمریکا و پنتاگون روسیه است و بقیه دنیا هم نظاره گر آن هستند. جنگ در اوکراین نشان داد که علیرغم روندهای جهانی شدن، سه قدرت بزرگ جهانی اگر امنیت را به اقتصاد ترجیح دهند، می توانند در خارج از مرزهای خود ویرانی ایجاد کنند. یک ماه پس از شروع جنگ، وزیر امور خارجه اوکراین در یک وبینار یادآور شد که اگر در سال 1994 دولت اوکراین 1900 کلاهک هسته ای را حفظ کند یا توافق قاطع تری با ایالات متحده، روسیه، اتحادیه اروپا و بریتانیا منعقد کند (یادداشت بوداپست). ). روسیه به این راحتی اوکراین را نابود نمی کند و این فاجعه انسانی رخ نمی دهد. در شش ماه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، رهبران جدید اوکراین تلاش کردند تا ایالات متحده، روسیه، اتحادیه اروپا و بریتانیا را متقاعد کنند که امنیت ملی اوکراین را تضمین کنند. در عوض از کلمه ضمانت به جای ضمانت استفاده کردند. در هر دو سال 1994 و 2022، بیشتر تقصیرها برای وضعیت فعلی اوکراین ناشی از نوع تصمیم گیری دولت اوکراین است. چگونه می توان با روسیه همسایه بود و شناخت عمیقی از روسیه نداشت که پنتاگون روسیه یک فرد نیست، بلکه یک سازمان و الیگارشی عظیم برای امنیت و مالی است؟ چگونه نمی توان فهمید که چگونه آلمان و فرانسه عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا و ناتو را برای نزدیک به دو دهه با ابزارهای بوروکراتیک به تعویق انداخته اند؟ و ده ها سوال دیگر. ماهیت چندوجهی حاکمیت اوکراین یکی از ریشه های تراژدی کنونی این کشور است. اروپایی سازی مضاعف روسی-اروپایی حاکمیت اوکراین، به ویژه در 15 سال گذشته، به این معنی است که پول و ابزار خارجی، منافع ملی اوکراین را قربانی درگیری های جناحی کرده است.

به نظر می رسد این اتفاقات در جنگ اوکراین تاثیر بسزایی در آخرین محاسبات ایران داشته است. با توجه به اهمیت انتقال طبیعی قدرت در آینده و اولویت دادن به امنیت ملی بر هر چیز دیگری در دوره انتقال، اهرم بازدارندگی هسته ای ایران با توجه به وضعیت اوکراین، ناگهان وزن بسیار بیشتری نسبت به گذشته پیدا کرده است. در شرایط کنونی به نظر می رسد در حالی که ایران غرب را پیش روی خود قرار می دهد، اهرم بازدارندگی هسته ای جایگزین دیگری در روند آزمایش و مذاکره با غرب ندارد. تاریخ نشان داده است که در دوران گذار در جهان سوم، قدرت های بزرگ بیشترین پتانسیل امتیاز را دارند. اگر محاسبات ایران را ساختارشکنی کنیم، به نظر می رسد که جنگ اوکراین، ظهور نظم نوین جهانی و تعاملات جدید اسرائیل و اعراب، معادلات جدیدی را در ذهنیت ایرانیان به وجود آورده است. برجام 2 بدون تصویب FATF بی معنی است و در بهترین حالت ایران می تواند 2 تا 2.5 میلیون بشکه در روز نفت بفروشد. حتی در صورت امضای برجام 2، سرمایه گذاری خارجی در ایران حداقل تا نوامبر 2024 (انتخابات ریاست جمهوری آمریکا) امکان پذیر نخواهد بود.

READ  اردوغان تروریست ها را به اوکراین فرستاد

موضوع اصلی رشد و توسعه اقتصادی ایران عادی سازی روابط مالی و بانکی جهانی است. برجام فقط نوعی مسکن برای این مشکل است و هر لحظه ممکن است مختل شود. همانطور که این نویسنده در 20 سال گذشته استدلال کرده و شکست آن را به ویژه قبل از امضای برجام پیش بینی کرده است، موضوع هسته ای ریشه در رویارویی ایران با غرب نیست. موضوع هسته ای سومین رویارویی ایران با غرب است. اینکه بیست سال است که مذاکرات هسته ای ادامه دارد و اصل مناقشه مورد توجه قرار نگرفته است (80 درصد رویارویی با یهودیان در آمریکا و 20 درصد در اسرائیل)، شاید حفظ اختلاف مفید باشد و در احساس سیاست هابزی ضروری است. گاهی اوقات حفظ اختلاف و همچنین درگیری مزایایی دارد. تنها در دو ماه گذشته، اروپایی ها 130 فروند جنگنده F-35 را به ایالات متحده سفارش داده اند که حدود 400000 شغل ایجاد کرده است، در حالی که سفارش های جدید هنوز در دست اقدام است. 43 درصد از کل صادرات تسلیحات از ایالات متحده به خاورمیانه می رود. قدرت های بزرگ معمولاً اصل فناوری اطلاعات پیشرفته و هوش مصنوعی را ابتدا در تولید سلاح به کار می گیرند.

اولویت امنیت در دولت فعلی ایران یک اصل است. تناقض این است که حتی اولین کشورهای نظام بین‌الملل (روسیه، چین و آمریکا) به بعد از اقتصاد امنیتی در مدیریت و اداره محیط خارجی نیاز دارند. به عنوان مثال، عربستان سعودی اهمیت روسیه در اوپک پلاس را به رسمیت می شناسد و با مسکو تعامل می کند و دولت خود را در یک ماتریس چند عاملی مدیریت می کند. هند بسیار پیچیده‌تر از عربستان سعودی است و شاید پیچیده‌ترین آنها دولت چین باشد که روزانه صدها سیگنال همگرا و واگرا در معادله امنیتی-اقتصادی منتشر می‌کند. حتی برجام 5 نیز بدون در نظر گرفتن معادله امنیت اقتصادی نمی تواند منافع ملی ایران را تامین کند. وزیر امور خارجه بانفوذ هند شدیدترین انتقادات فکری و سیاسی را از ایالات متحده و بریتانیا انجام داده است، در حالی که هند تعهدات راهبردی با هر دو کشور دارد. جدی گرفتن یک بخش خصوصی قوی مهمترین اهرم برای هند، مکزیک، ترکیه و کره جنوبی است، متغیری که روسیه فاقد آن است اما به چین هم اهرم و هم پوشش ریسک داده است.

امکان ایجاد بخش خصوصی قدرتمند در اقتصاد ایران یک ضرورت در واقعیت های نظم نوین سه بعدی جهانی است. هند 9 میلیون نفر را در بخش خصوصی در شش کشور عربی خلیج فارس استخدام می کند که سالانه حدود 35 میلیارد دلار درآمد دارد. مهمترین مزیت بخش خصوصی قدرتمند این است که تصمیم گیری در سیاست خارجی را ساده می کند، عنصری که روسیه و اوکراین فاقد آن هستند و حکومت را به سیاست و امنیت محدود می کند. برجام یک ایستگاه میانی است و نمی تواند مقصد باشد. برجام چاره ساز نیست و نوعی آرامبخش موقت است. جدی گرفتن معادله امنیتی-اقتصادی و درک علمی-عینی-آماری نظم نوین جهانی برآمده از جنگ اوکراین می تواند به آینده ای مطمئن تر از توافق احتمالی با برجام منجر شود، زیرا این امر در قلب یک دوره طولانی است. -حکمرانی مدت

311311


منبع

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا