
«عصر جدید» را جدی نگیرید، سرگرمی است!
میلاد عمرانلو رهبر مردمی، آهنگساز و سرپرست گروه آواز تهران معتقد است که برنامه های تلویزیونی استعدادیابی بیش از آن که استعدادیابی و افراد خاص را معرفی کنند سرگرمی و وقت گذرانی است. او البته درباره آسیب هایی که چنین برنامه هایی می تواند به همراه داشته باشد، ادامه می دهد: «اگر سازندگان این برنامه ها، بینندگان و شرکت کنندگان بدانند که چه می کنند، تماشا می کنند و در چه فضایی حضور دارند، می توان از این امر جلوگیری کرد. این برنامه ها افزایش یافته و جدی گرفته شده است».
عمرانلو گفت: تولید و پخش این گونه برنامه ها باید با برنامه ریزی اصولی و درست انجام شود نه صرفاً مسابقه و جایزه تا شش ماه تا یک سال دیگر فرد یا افراد برگزیده از حافظه عمومی حذف شوند. …”
وی گفت: جشنواره موسیقی فجر در نیمه دوم دهه 80 یک بخش مسابقه داشت که برخی از برگزیدگان آن دوره هنوز در آن فعال هستند. البته این امر نه تنها به دلیل حمایتهای بالای وزارت ارشاد یا امکاناتی است که از سوی وزارت ارشاد انجام شده، بلکه حمایتهای حداقلی از جشنواره نیز بیاثر نبوده است که متاسفانه از اواسط دهه 90 به طور کامل حذف شد.
عمرانلو همچنین درباره تاثیر حذف این حفاظ ها گفت: بزرگترین آسیبی که از حذف چنین اتفاقی وارد شده، بی انگیزگی در گروه ها به خصوص در شهرستان است. در واقع در همان سالها شاهد یک سری گروههایی از شهرهایی مانند کرمان، مشهد، گرگان یا اصفهان بودیم که بعد از سالها فعالیت چندانی ندارند و چنین اتفاقاتی را ندیدهایم.»
هدف کار فرهنگی است؟
این نوازنده معتقد است: برنامه های استعدادیابی که از تلویزیون پخش می شود هدف فرهنگی ندارد و کار آنها بیشتر سرگرمی و پرکردن وقت مخاطبان است. اما اگر هدف فرهنگی داشته باشند پس از کشف استعدادها به نحوه حمایت از آنها نگاه می کنند. در غیر این صورت پرداخت صرف جایزه نقدی بدون نگهداری بی فایده بوده و منجر به تعلیق آن می شود. چنین اقدامات مهمی نیاز به بازنگری توسط بسیاری از کارشناسان و اندیشیدن راه حل دارد.
عمرانلو درباره تجربه حضور خود با گروه آواز تهران در جشنواره موسیقی فجر می گوید: «در سال 87 به همراه گروه آواز تهران جایزه اول جشنواره را در بخش آواز کسب کردیم. در آن زمان علاوه بر جایزه نقدی که گرفتیم، یک سال بعد (۱۳۶۷) وزارت فرهنگ ما را به بازی های آسیایی کره فرستاد. این نقطه شروع برای ما بود، از آن زمان به بعد به کشورهای دیگر مانند چین، ایتالیا، اسپانیا و… دعوت شدیم اما این بار بدون کمک وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.»
وی ادامه می دهد: شاید اگر بعد از برنده شدن در جشنواره موسیقی فجر از ما حمایت نمی شد، شاید یکی دو سال فعال بودیم و بعد همه فعالیت هایمان تعطیل می شد.
این آهنگساز با مقایسه نمونههای خارجی این برنامهها با نسخههای ایرانی آنها گفت: نمونههای خارجی زیادی از این گونه مسابقات وجود دارد، اما در این برنامهها به محض اینکه شرکتکنندگان مشهور شدند، مدیران برنامهها و شرکتهای سرگرمی با آنها همکاری میکنند و به استعدادیابی و نمایش هنر کمک میکنند. . به عنوان مثال، اگر به وضعیت برنده چهار سال پیش امریکن آیدل نگاه کنید، می بینید که زندگی این فرد تغییر کرده و به شکل مثبتی رشد کرده است.
چرا آواز خواندن؟
او پاسخ می دهد: «تا زمانی که شبکه های ما ابزار را نشان نمی دهند، چه انتظاری می توانیم داشته باشیم؟ نوازنده ای که سال ها کار کرده و شاید دنبال جایی باشد که دیده شود، آیا در صدا و سیما شرایط خاص خودش را دارد؟ پس فقط افرادی هستند که در عرصه خوانندگی فعال هستند، چون این آقایان فرصت دارند خودشان را نشان دهند. البته محدودیت های نمایش و حضور بانوان در عرصه موسیقی در این برنامه ها به سیاست های کلان کشور مربوط می شود و ربطی به این برنامه یا شبکه خاص ندارد.
از او می پرسیم چرا برندگان بخش آواز این مسابقات بیشتر در بازار پاپ حضور دارند؟ “هدف این مسابقه همین است. یعنی هدف آنها پرورش بیشتر خواننده های پاپ است تا پرورش یا حداقل حضور نوازندگانی که بتوانند به رشد موسیقی کمک کنند. «البته هر از چند گاهی مردم هم در عرصه موسیقی ایرانی شرکت می کنند، اما باید دید نتیجه چه می شود.
بسیاری از خوانندگان بی سواد هستند
وی در پاسخ به این سوال که چرا افکار عمومی خوانندگی را کار آسانی می دانند؟ او می گوید: «اگر بخواهید از نظر علمی و آکادمیک به آن نگاه کنید، موسیقی در کل رشته بسیار سخت است. خوانندگی نیز به خودی خود کار بسیار دشواری است. بالاتر از همه، خواننده باید توانایی خواندن، شنوایی خوب و آموزش دیده باشد. خواننده ای که با مبانی موسیقی مانند موسیقی و سلفژ آشنا نباشد خواننده ای بی سواد یا بی سواد است. اما در چنین مسابقاتی، شرکت کننده در بخش آواز حتی به این فکر نمی کند که آیا می تواند نت را بخواند. «البته این مشکلی است که نه تنها در این مسابقات، بلکه در سطح بالای خواننده های ما اعم از موسیقی پاپ و موسیقی ایرانی وجود دارد.
عمرانلو ادامه می دهد: مطمئنم اگر یک تست ساده در تئوری موسیقی یا یک سلفاژ از 10 خواننده برتر کشور بدهید، شاید هشت نفر از آنها بتوانند به سوالاتی که در حال حاضر وارد سال دوم یا سوم می شوند پاسخ دهند. هنرستان هنری. شما اینجا نیستید. این یک مشکل در سیستم آموزشی ماست و خواننده ها نیاز زیادی به یادگیری این قسمت از موسیقی نمی بینند و با آگاهی بیشتر کار خود را انجام می دهند.»
این همه تلاش برای صدور مجوز کنسرت؟
وی در پایان سخنان خود گفت: «احساس میکنم زمان آن فرا رسیده است که کادر فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نگاه خود را به نوازندگان تغییر دهد. نوازنده ای که برای هر 20 سال اجرایش مجوز دارد، سطح و کیفیت کارش ثابت است و نمی شکند یا نه، چرا باید هر بار از 100 فیلتر عبور کند تا مجوز بگیرد. صاحب کنسرتش؟
عمرانلو ادامه می دهد: «آیا این محدودیت ها برای هنرمندان طاقت فرسا و ایجاد انگیزه نیست؟ من از سال 1984 روی صحنه بودم. یعنی هنوز به آن بلوغ نرسیده ام که بفهمم آهنگ هایی که قصد اجرا دارم مناسب مخاطب است یا مخاطب یا هر بار مراحل زیادی را برای گرفتن مجوز باید طی کنم؟ “این کار چه نتیجه ای جز اتلاف وقت من دارد؟”
259259
منبع