
دفاع مصباحی مقدم از گرانی جهشی/ افزایش تدریجی قیمت کالاها فایده ای برای اقتصاد ندارد
گزیده هایی از مصاحبه را می خوانید.
تحلیل برخی از تحلیلگران تصمیمات دولت در خصوص آزادسازی قیمت ها را ضروری و برخی دیگر زمان اجرای آن را ناکافی می دانند. نظر شما در مورد این تصمیم چیست؟
به طور کلی، دولت ها جرأت تسلیم شدن به چنین جراحی های بزرگی را ندارند، زیرا عواقب بسیار زیادی دارند و مقبولیت آنها را تضعیف می کنند. در سال های ابتدایی دولت، اغلب بهانه ای وجود دارد که دولت جدید بر سر کار است و اتخاذ چنین تصمیمات دشواری مناسب نیست. همچنین گفته میشود وقتی دولتها به پایان عمر خود میرسند، این نوع جراحی سخت اقتصادی، سازماندهی رای دولت را تضعیف میکند، بنابراین نباید به آنها پرداخت. اینگونه است که این اقدامات مهم اغلب روی زمین می مانند. واقعیت این است که ابراهیم رییسی با این اقدام خود ریسک های زیادی را متحمل شد و تصمیم گرفت به قیمت حیثیت خود قدمی برای بهبود اوضاع بردارد. من معتقدم باید از این اقدام دولت حمایت کرد تا این بار بالاخره به مقصد برسد. فضای عمومی جامعه باید مساعد باشد اما گذر زمان نیز شرایط را برای تداوم این جراحی در عمل تسهیل می کند.
اقتصادی اگر فرض کنیم پیشبینیهای شما محقق شود و طرح با موفقیت اجرا شود، مردم باید چه شرایط اقتصادی و معیشتی در جامعه داشته باشند؟
از قدیم گفته اند در اقتصاد سالم، قیمت ها باید آدرس درستی داشته باشند. یعنی گاهی قیمت ها پالس های اشتباهی منتشر می کنند. به عنوان مثال قیمت پایین آرد و نان باعث می شود مصرف کنندگان بیش از نیاز خود خرید کنند و گندم گران قیمت و با ارزش به نان خشک تبدیل شده و به مزارع حمل می شود. یعنی آدرس قیمت اشتباه است. رویکرد مشابهی برای بسیاری از اقلام مصرفی در ایران وجود دارد. از آنجایی که از نظر مصرف کننده قیمت اقلام پایین است، محدودیتی در مصرف آنها وجود ندارد. یکی از دوستان توضیح داد که راننده ای را دید که پشت فرمان کامیون نشسته و کامیون خود را ثابت نگه داشته است. این دوست ما به راننده هشدار می دهد که یک کامیون سبک هوا را آلوده می کند و باعث هدر رفتن گازوئیل می شود. راننده پاسخ می دهد: “من خودم آن را پرداخت می کنم، بنابراین می خواهم آن را روشن کنم.” این منطق در مورد مصرف بسیاری از اقلام دیگر مانند بنزین، آب، برق، گاز، نان و … صدق می کند. وقتی انسان می بیند گازوئیل 350 تومان است و هزینه بالایی ندارد، صرف نظر از عواقب بعدی آن، هر چقدر می خواهد مصرف می کند و هوا را هم آلوده می کند. باید تلاش کرد تا در حد اعتدال مصرف شود، مصرف به نسبت به این معناست که قیمت ها آدرس درست را نشان دهند. مصرف آب، برق، گاز، مرغ، تخم مرغ، نان و … با توجه به قیمت های یارانه ای موجود، مصرف بی رویه و حتی قاچاق گسترده را در پی داشته است.
اما بخشی از این یارانه ها به دلیل قدرت خرید پایین خانواده های ایرانی است. به هر حال وقتی حقوق ماهیانه یک کارمند یا کارگر در ایران بین 180 تا 200 دلار و در امارات 2000 دلار است، آیا نمی توان قیمت کالاهای مصرفی در ایران را متناسب با قیمت های جهانی تعیین کرد؟
اما این روش باعث مصرف زیاد و قاچاق شده است. در شهرهایی مانند آبادان یا خرمشهر مشهود بود که عراقی ها از بصره وارد ایران می شدند و تا شب خودروهای خود را از کالاهای ارزان ایرانی پر می کردند و به عراق باز می گشتند. این روند یعنی چند برابر شدن قیمت ها در این طرف مرز و آن طرف مرز. این وضعیت باعث افزایش قاچاق بنزین، گازوئیل، آرد، روغن و… می شود. کشتی های زیادی روزانه هزاران تن کالا از ایران به کشورهای همسایه حمل می کردند. تصمیم دولت برای آزادسازی قیمت ها باعث تعادل در مصرف و جلوگیری از قاچاق کالا می شود. به همین دلیل باید از دولت برای جلوگیری از این ناهنجاری های اقتصادی تشکر کرد.
اما در مورد کاهش قدرت خرید مردم به دلیل کاهش مداوم نرخ ارز و افزایش مستمر قیمت ها پاسخ روشنی ندادید.
با این حال، اتلاف منابع موضوع مهمی است. بیش از 30 درصد نان تولیدی کشور هدر می رود. چون قیمت آدرس اشتباهی به گیرنده می دهد. این ربطی به قدرت خرید مردم ندارد. من از رسانه ها و مطبوعات می خواهم این را برای مردم توضیح دهند. قیمت ها می توانند در طول زمان افزایش یافته و متعادل تر شوند. کما اینکه در زمینه قیمت مرغ و گوشت شاهد این پسرفت ها هستیم. من معتقدم که در نهایت وضعیت قیمت ها تثبیت خواهد شد.
پیش از این، در اوایل دهه 80، دولت اصلاحات و مجلس ششم تلاش کردند تا مشکلات اساسی اقتصاد ایران را با اصلاح قیمت ها حل کنند، اما جناح راست آنها را در فضایی مخرب گرفتار کرد. در نهایت قانون اساسی هفتم که در آن حضور داشت به طرح تثبیت قیمت ها رای مثبت داد که بسیاری از کارشناسان معتقدند ریشه مشکلات کشور در سال های آینده خواهد بود. آیا تصمیم امروز دولت سیزدهم را می توان به نوعی احیای فکری اصولگرایان تعبیر کرد؟
تصمیم آن روز مجلس هفتم مبنی بر تثبیت قیمت ها هرگز به درستی درک نشد. مجلس هفتم در برنامه چهارم مصوبه ای را اصلاح کرد. در این مصوبه آمده بود که دولت می تواند در ابتدای هر سال قیمت ها را 10 درصد افزایش دهد. تجارب چندین دهه نشان داده است که مشکلات کشور با این راهبرد قابل حل نیست. افزایش 10 تا 20 درصدی قیمت ها گرهی از هزار مشکل در اقتصاد ایران باز نمی کند و باعث کاهش مصرف در کشور نمی شود. فقط قیمت کالاهای مصرفی را افزایش می دهد. برای جلوگیری از تکانه های قیمتی سالانه، طرح تثبیت قیمت به تصویب رسید. همچنین تاکید شد که دولت موظف است قیمت حامل های انرژی را در شهریور هر سال برای سال آینده برای اصلاح آن به مجلس اعلام کند. تاکید شد افزایش قیمت ها در راستای کاهش مصرف حامل های انرژی و تشویق مردم به کاهش مصرف باشد.
اما تصمیم برای تثبیت قیمت ها باعث کاهش مصرف نشد. درست است؟
اگر قیمت ها را 10 درصد یا 20 درصد افزایش دهید، تأثیری در مصرف ندارد. اما اگر قیمت انرژی بر اساس نرخ فوب خلیج فارس تنظیم و مهار شود، مصرف بی رویه در کشور کاهش می یابد. بنابراین پس از تصمیم به تثبیت قیمت ها در اوایل دهه 80، به دنبال اصلاح مصرف اپراتورهای انرژی از طریق جهش قیمت در دولت بعدی (دولت احمدی نژاد) و رسیدن به 95 درصد قیمت فوب خلیج فارس در سه تا پنج مرحله بودیم. همانطور که می بینید، مناطق متفاوت هستند. این طور نیست که مجلس هفتم در آن زمان مورد غفلت قرار گرفت، اما روش مورد نظر اصلاح اقتصادی را مطلوب ندانست.
نهای اما در نهایت تصمیم مجلس هفتم و دولت های اصولگرای نهم و دهم برای اصلاح وضعیت هدفمندی یارانه ها بود که از دید بسیاری از کارشناسان، کشور را در سیاه چاله مشکلات فرو برد بدون اینکه پایان .
واضح است که در مرحله اول طرح هدفمندسازی یارانه ها نتایج خوبی حاصل شد و مصرف بنزین، گازوئیل، نان، گاز، آب و… به میزان قابل توجهی کاهش یافت. به عنوان مثال مصرف آرد نان قبل از هدف گذاری حدود 12 میلیون تن در سال بود که پس از اصلاح قیمت به 9 میلیون تن رسید و مصرف گندم 3 میلیون تن کاهش یافت. اما با افزایش 10 درصدی قیمت ها، بازار به سرعت خود را با شرایط تطبیق می دهد و نتایج مطلوب حاصل نمی شود. اما این افزایش قیمت فعلی که تاثیر فوری بر رفتار مصرف کننده دارد، ناهنجاری های مصرف را بهبود می بخشد.
اما قدرت خرید دهک های محروم و طبقه متوسط را نیز کاهش می دهد. به همین دلیل برخی از کارشناسان اقتصادی از تعدیل تدریجی قیمت ها حمایت می کنند و خواستار اجرای آن هستند.
این موضوع با بحث کاهش مصرف متفاوت است و بحث جداگانه ای می طلبد. در کل معتقدم افزایش تدریجی قیمت ها تاثیرگذار نیست و تاثیرات مطلوبی در کاهش مصرف ندارد.
به نظر شما آیا بدون حل مشکل تحریم، احیای برجام و پیوستن به FATF می توان به اصلاحات اقتصادی مطلوب دست یافت؟ بسیاری از اساتید برجسته اقتصاد معتقدند که احیای برجام باید مکمل این اصلاحات باشد تا به نتیجه برسد.
فکر کنم خوب توضیح داده شد همین برای من کافی است و فکر می کنم حرف تمام شده است.
23302
منبع